۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

شب رفت و هم تمام نشد ماجرای ما*


می نشستیم پشت پنجره و

شرط می بستیم

کدام خانه زودتر چراغش روشن می شود

یا چند پرنده می نشیند روی کابل های برق

مهم نبود چند ساعت بگذرد

به من و گل های شمعدانی 

خوش می گذشت!


7 بهمن 89


*مولانا

۱ نظر:

ف.ک گفت...

چقدر دوست داشتمش ...