۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

شما هم به رویم نیاورید!


نمی خواستی ریشه کنم در خاکت

رهایم کردی و حالا

چه نسیم

چه طوفان

مرا با خود می برد

بذری در بادم

یادت نمی آید؟

8/10/88



- چه جای خوبیست خانه. دلم نمی خواهد ترکش کنم.

- با تمامِ خوبی ها حالم خوب نیست ونمی خواهم به روی خودم بیاورم که چرا!

۵ نظر:

سمانه و سعید گفت...

اصرار نکن که اصلا نمی خوام حالت خوب نباشه! نگو نه نگو به روم نیار. باشه؟

ناشناس گفت...

سطر اول زبانش به بقیه ی سطرها نمی خوره. کاش شعر و پی نوشت ها رو هم از هم جدا کنین.
درخت ابدی

معین گفت...

به روی هم نمی آوریم،
همه بذریم و می دویم
این سو و آن سو
به اشاره ی نسیمی،توفانی.

زیبا بود.
موفق باشید

گاو گفت...

این یکی شعرت زیاد جالب نبود.
بیا تو هم گاو شو.این جوری خیلی راحت تر میشه به روی خودت نیاری و به روت نیارن.
باور کن.
به امتحانش میارزه.

ایمان عابدین گفت...

سلام
لینک شدی.

شاد باشی
حق نگه دار