۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

تو زمین و آسمان این درختی، کجا بروم؟


می خواهم بنویسم برایت

اما گمان نمی کنم

شعری باشد

که بتواند نشان دهد

چقدر دوستت دارم

چقدر می خواهمت.


3/4/89

۳ نظر:

پروانه گفت...

مريم گرامی
بگذار کلماتی که می سوزند خاکستر شوند. از استعاره های و تشبيه های دم دست مثل اشکی که آتش را خاموش می کند استفاده نکن. مشکل ما همين است که ويرايش نمی کنيم شعرها را. بعد از اين که نوشتی، چندبار باصدای بلند بخوانش و هرچه دم دستی به نظرت می رسد دور بريز.اين را من از شاعری کهنه کار برايت نقل می کنم.موفق باشی و کارت را جدی ادامه بده. جدی بودن خيلی مهم است.

درخت ابدی گفت...

با پروانه موافقم. سطر دوم تا پنجم به نظرم لازم نیست:
"می خواهم بنویسم برایت/ گمان نمی کنم/..."
اما حسش قشنگه.

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.