۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

در امتداد تو
همه چیز در حال یخ بستن است
در حال شکستن
تکه تکه شدن
گرما تمامت می کند
سرزمینِ سردسیِر من
گرما تمامت می کند
آسوده یخ بزن
88/8/10


- پس کی بارون میاد؟ می خوام قدم بزنم.

۳ نظر:

محمد علي گفت...

سلام خانم مريم
بسيار زيبا بود.از معدود شعر هاي زيبايي بود كه در اين چند وقت خوانده بودم
متشكرم

علی گفت...

چه شعر سردی
شالگردنم کو؟

نسرین گفت...

از گرما به بعدش خیلی خوب بود.