۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

چهلمِ مشكاتيان

ديدن اشك هاي شجريان در سوگ پرويز مشكاتيان هيچ عجيب نيست. عجيب اين است كه من هي دوربين درست و حسابي با خودم نبرده بودم و هي حرص مي خوردم.عجيب تر آن كه چه ميزبانان نابلدي بودند مسئولان اجرايي شهرستان نيشابور براي وداع محمد رضا و پرويز. شجريان نتوانست حرف بزند زياد؛ فقط گفت من و پرويز هم را با اسم كوچك صدا مي كرديم. چه با حسرت هم كه گفت. چقدر هم كه گريست. چه قدر هم كه هي بلند گو قطع مي شد. چقدر هم كه جمله بندي هاي من بي سر و ته شده اند اين روزها، مثل اين روزها. اين روزها كه هي نگرانم كه چه كسي كشته شده، چه كسي گم شده، چه كسي سكوت مي كند...
خانم چادري كه كنار همايون شجريان نشسته، مادر مشكاتيان و خانمي كه كنار مادر مشكاتيان نشسته همسر سابق او است.

۲ نظر:

laleh گفت...

داد که خالق بیداد رفت... یادش اما تا همیشه جاوید.

سپاس از مهرورزیت نازنین

ایمان عابدین گفت...

حقیقتا درد جانکاهی بود...

شاد باشی
حق نگهدار