۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

سر باز کردن یک زخم کهنه

چطور می شه "هیچی" رو تموم کرد؟ فکر کنم تمومش کرده بودم. اما دست خودم نبود. مگه می شه این شعر رو خوند ولی دوباره و دوباره و دوباره به تو فکر نکرد.....
"در آنسو"
در آنسوی دنیا زاده شده بودی
دور بودی
مثل تمام آرزوها
و ریل ها
در مه زنگ زده بودند
هیچ قطاری حاضر نبود
مرا به تو برساند
من به تو نرسیدم
من به حرفی تازه در عشق نرسیدم
و در ادامه خواب های من
هرگز خورشیدی طلوع نکرد.
رسول یونان
پایین آوردن پیانو از پله های یک هتل یخی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

lotfan vaghtesho bishtar konid barnamehasham motenavetar.ba tashakor nashenas

ناشناس گفت...

salam man hamoon nashenase hastam mishe beporsam shoma chand saletone va az key shoro be sher goftan kardid?ba tashakor hamon nashenase