۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

اين طور است ديگر...



گاهي وقت ها اين طور است

مردي از كنارت مي گذرد

گوشه ي شالگردنش به انگشترت گير مي كند

و ساعتي ديگر روبروي آتش

فنجاني قهوه در دستت مي گذارد

اما در اكثرِ موارد

همه چيز با يك عذر خواهيِ خشك و خالي

تمام مي شود و

هر كس مي رود پي كارِ خودش.

۴ نظر:

شهرزاد گفت...

جالب بود یاد یک فیلمی افتادم
..

زندگی ما را سرکار گذاشته کلا

parivash گفت...

hamintore....ah...

cheghadr delam barat tang shode! behem sar bezan

ف.ک گفت...

خیلی خوب خیلی ... ممنون

ایمان عابدین گفت...

عجب شعر حس داری...خیلی خوشم آمد. ممنون.

پیروز باشی