۱۳۸۹ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

برای مادربزرگم که وقتی رفت، نبودم


می شمارم 1

می شمارم 2

می شمارم 3

و صبر می کنم

تا تمام گوسفندها از پل بگذرند

و ستاره ها

تک تک خاموش شوند

آه، عزیزم

دیگر در خواب هم نمی بینمت.

19 مرداد 89