۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

برای امروز که نرفتی سرِ کار!


تا کی

تا کجایش را

اگر بگویم می دانم

که دروغ گفته ام عزیزم

پس بگیر قلبت را

از رگ های بن بست

و کرختی دستانت را

از زیر چانه ات

نباید کمتر از معجزه باشد

چشم های تو

شبی که دوباره از شادی برق بزند

ولب هایت

وقتی که می خندد.


1 شهریور 89

۱ نظر:

parivash گفت...

salam maryam joonam
khubi?
golam uni ke ghara bood mail koni ke nayumade...
eyaval be khodet o sherat
dast khosh